Add new comment

ضمن تشکر از شما به خاطر پرداختن به این موضوع، که به نظر من با وجودی اینکه بسیار اهمیت دارد، این روزها چندان مورد توجّه قرار نمی گیرد؛ به خصوص در محافل کشور ما، چه محافل کاری و چه دانشگاهی..
ابتدا قصد دارم مطلب را مطابق برداشتی که داشتم خلاصه کنم: اینکه مدیران، کارشناسان و در کل همه افراد یک شرکت یا سازمان با "مسائل پیچیده و دوراهی های اخلاقی" مواجه می شوند. "اثر بخشی و کارایی نظام های سازمانی و مدیریتی" از یک سو و "ارزش های فردی و اخلاقی" از سوی دیگر، می تواند برای موفقیت افراد و و سازمانی که در این شرایط قرار می گیرد، تعیین کننده باشد. صرف تأکید بر یکی از این دو، خصوصاً مورد اوّل، نمی تواند راهگشا باشد و نقش "زیر ساخت های سازمانی و مدیریتی" احتمالاً بسیار برجسته تر است.
به نظر من تفکیکی که صورت گرفته و همچنین تأکید بر نقش عوامل غیر فردی بسیار مهم و ستودنی است. امّا از نظر من در مسائل اخلاقی، اوّلا نقش افراد و آنچه آن ها از فرهنگ، تجربه ها و دانسته های خود به میراث برده اند، بسیار پررنگ است؛ و در ثانی، در پی ریزی زیرساختهای سازمانی و مدیریتی، بازهم نظامهای اخلاقی و ارزشی افراد بسیار تأثیرگذار و جهت دهنده هستند و ازین رو، شاید دچار یک Cycle شویم که گویی برون رفت از آن محال باشد: ویژگی های فردی و اخلاقی، نظامها و ساختارهای اجتماعی، نظیر نظامهای مدیریتی، را شکل می دهند و در نتیجه، در صورت انحطاط یا ترقّی افراد از نظر اخلاقی و رفتاری، نظامهای اجتماعی نیز به ترتیب دچار شقاوت شده و یا سعادتمند می شوند.
روشن است که این نتیجه گیری، عملگرایانه نیست. از نظر من برای برون رفت از این چرخه باطل، می توان راهکارهای زیر را دنبال کرد:
* مراجعه به اصول و مفاهیم مشترک اخلاقی و انسانی، که در انتخاب و پیگیری آنها، کمترین نعارض و شائبه وجود دارد.
* استفاده از تجربه سازمان ها و نظام هایی که موفق شمرده می شوند.
* آموزش یادگیری و تعامل جمعی؛ که بر مبنای آن ظرفیت فکری و تحملی افراد به حدود ایده آل نزدیک شود.
احتمالا بتوان به موارد فوق افزود. امّا هدف تمام این موارد آن است که افراد بتوانند برمبنای تجربه ها و اصول موفق و مورد پذیرش عام، زیرساختهایی را ایجاد کنند که این اصول توافق شده را گسترش داده و از طریق این زیرساخت ها و نظامها، وارد لایه فردی شده و نهادینه گردد.
بین مباحث مطرح شده در نوشتار شما و مباحثی نظیر یادگیری، گفتگو و نظایر اینها ارتباطی می بینم که مشتاقم در رابطه با این مباحث هم در وبلاگ قلم بزنید.
سپاس از اینکه آموختید،
همایون فطرس.

Restricted HTML

  • Allowed HTML tags: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • Lines and paragraphs break automatically.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
Image CAPTCHA
Enter the characters shown in the image.