ممنون آقای دکتر. از خواندن این نوشته لذت بردم. من فکر میکنم بحران کرونا تونست علاوه بر مواردی که شما اشاره کردید، اینها رو هم به ما نشون بده:
1- افشای اصالت رویکرد منابع انسانی در بسیاری از سازمانها. بحران کرونا نشان داد که سازمان ها واقعا در پس برنامه ها و فرایندهای پر زرق و برق خود در حوزه منابع انسانی چه رویکردی دارند، آیا توسعه منابع انسانی را صرفا یک ابزار می بینند برای رشد کسب و کار یا حقیقتا به منابع انسانی به عنوان یک زمینه برای تعالی انسان ها می نگرند.
2- نشان داد سازمان ها چقدر در برخورد با بحران چابک هستند و با چه کیفیتی می توانند نسبت به مسئله واکنش نشان دهند. آیا برنامه های پرورش رهبری به این شایستگی به عنوان یک شایستگی کلیدی توجه کرده است ؟ آیا برنامه ها اثربخش بوده است؟
3- نشان داد احساس ضرورت (sense of urgency) در فرایند تغییر چقدر مهم است و اگر واقعا ما در برنامه های تغییر که در سازمانمان پیاده می کنیم به این موضوع توجه کنیم، چقدر تغییر آسان تر و لذت بخش تر خواهد بود.
ممنون آقای دکتر. از خواندن…
ممنون آقای دکتر. از خواندن این نوشته لذت بردم. من فکر میکنم بحران کرونا تونست علاوه بر مواردی که شما اشاره کردید، اینها رو هم به ما نشون بده:
1- افشای اصالت رویکرد منابع انسانی در بسیاری از سازمانها. بحران کرونا نشان داد که سازمان ها واقعا در پس برنامه ها و فرایندهای پر زرق و برق خود در حوزه منابع انسانی چه رویکردی دارند، آیا توسعه منابع انسانی را صرفا یک ابزار می بینند برای رشد کسب و کار یا حقیقتا به منابع انسانی به عنوان یک زمینه برای تعالی انسان ها می نگرند.
2- نشان داد سازمان ها چقدر در برخورد با بحران چابک هستند و با چه کیفیتی می توانند نسبت به مسئله واکنش نشان دهند. آیا برنامه های پرورش رهبری به این شایستگی به عنوان یک شایستگی کلیدی توجه کرده است ؟ آیا برنامه ها اثربخش بوده است؟
3- نشان داد احساس ضرورت (sense of urgency) در فرایند تغییر چقدر مهم است و اگر واقعا ما در برنامه های تغییر که در سازمانمان پیاده می کنیم به این موضوع توجه کنیم، چقدر تغییر آسان تر و لذت بخش تر خواهد بود.