Add new comment

جناب آقای شریعتی

با سلام

از طرح سوالات دقیق و خوبتان متشکرم. درباره برخی سوالات شما نکاتی به نظرم می رسد که به اختصار تقدیم می کنم. اما طبیعتا گفتگوی مستقیم و مفصل تری نیاز دارد که می توانیم برای آن تا حد امکان هماهنگ کنیم.

۱. چه چیزی باعث می شود یک نهاد برای عده ای مطلوب برای عده ای نامطلوب و برای عده ای بی اهمیت جلوه کند؟ قاعدتا در هر نهادی گفتمان و مجموعه باورها، دیالوگ ها و رفتارهایی وجود دارد که مخاطبان نگرش های خاصی به آنها پیدا می کنند و درباره آن نهاد قضاوت می کنند. از طرفی نهادها به منابع قدرت خاص خود هم متصل هستند و واکنش های متفاوتی ایجاد می کنند.

۲. آیا اصالت داشتن در عمل به معنای بی نهادی است یا به معنای حفظ نهادهای مطلوب و تغییر نهادهای نامطلوب و یا حتی به معنای حفظ تمامی نهادها؟ اصالت داشتن معطوف به پذیرش آگاهانه و مختارانه یک نهاد خاص است و در عین حال گشودگی به گفتمان نهادهای دیگر برای اینکه بتوان به حقیقت رسید. اصالت نیازمند بازنگه داشتن دریچه شناخت حقیقی از سایر نهادها در عین زندگی کردن باورهای خود است. در اینباره به مولفه های مفهوم اصالت در کتاب بازگشت به اصالت مراجعه فرمایید.

۳. آیا میتوان کارآفرینی نهادی را به منزله حلقه دوگانه یادگیری اما در محیط کلان دانست؟ ایده جالبی است. البته اگر تحول نهادی ایجاد شده معطوف به یادگیری دو حلقه ای باشد.

۴. تغییر نهاد یک عرض است بر کارافرینی نهادی یا یک هدف؟ پاسخ دقیقی نمی توانم به این بدهم. اما صرفا به صورت ایده ای اولیه فکر می کنم که قاعدتا نهادها در گذر زمان برای اینکه بتوانند ماموریت اصیلی را تحقق بخشند احتمالا نیاز به تغییرات و حتی تحولاتی در خود هستند. از اینرو شاید گذاشتن آن در ردیف یک موضوع «عرضی» شاید خیلی صحیح نباشد اما به هر حال نیاز به بررسی بیشتر دارد.

۵. در ابعاد کلان جامعه حاصل تقابل اصالتهای فردی متضاد و معارض چیست و چگونه به رشد/انحطاط جامعه کمک میکند (که الیته خود رشد و انحطاط را در این دیدگاه عامل تعیین میکند و لذا در تعریف آن نیز اختلاف وجود خواهد داشت)؟ سوال شما برایم قابل درک است. اما به نظرم شاید تعریفی که از اصالت داریم متفاوت باشد و پیامدهای اصالت فردی بسته به تعریف ما از آن دارد که تعارض ایجاد کند یا خیر. در اینباره به مولفه های مفهوم اصالت از جنبه های فلسفی و اخلاقی در کتاب بازگشت به اصالت مراجعه فرمایید.

۶. تحولات نهادی آیا از طریق توسعه یک عاملیت فردی به یک عاملیت جمعی محقق می شود یا از طریق زیرکی عامل بر عمومی از مردم که عاملیت در آنها توسعه نیافته است؟ شاید هر دو طریق مطرح و اثرگذار باشد و در ادبیات این حوزه هر دو مطرح باشد. اما تحولات مبتنی بر عموم نیز به رهبری نیاز دارد که آنهم معطوف به عاملیت است.

۷. چه چیزی باعث می شود یک فرد کارافرینی نهادی انجام دهد؟ آیا پارامترهای شخصیتی لازم در حین تولد شخص شکل گرفته یا در حین تربیت وی و یا این که عامل بودن یک انتخاب عاملانه برای او بوده است؟ احتمالا پاسخ به این سوال به پاسخ به سوال به خصوصیات عمومی کارآفرینان هم مرتبط باشد. اما فکر می کنم امروزه کمتر این نوع پدیده ها را صرفا به خصوصیات فردی مرتبط می کنند و عوامل بافتاری هم نقش مهمی دارند.

۸. آیا می توان تصور کرد که شخصی کارافرینی نهادی انجام دهد و موفق به تغییر نهادهایی گردد اما عامل نباشد؟ مثلا این که طبق یک عادت شخصیتی برای خلاقیت و بدون آگاهی چنین کند؟ فکر می کنم کارآفرینی نهادی به دلیل دشواری آنها، غیر خطی بودن و طولانی بودن مسیر و هم پیچیده بودن آن بیشتر نیازمند عاملیت باشد تا تاب آوری، خود انگیزشی، اثرگذاری و یادگیری و انعطاف بیشتری در آن در طی مسیر شکل گیرد. به علاوه فکر می کنم که در این نوع کارآفرینی تصمیم گیری های اخلاقی پیچیده ای وجود داشته باشد و در سر دو راهی های اخلاقی سخت نیاز به عاملیت داریم. به علاوه رهبری این نوع تحولات نیازمند تاثیر گذاری بر دیگران است که به نظرم در موقعیت های پیچیده ای که رهبران با آن مواجه می شوند فرق رهبران عامل و غیرعامل خود را نشان می دهند. 

با تشکر مجدد

Restricted HTML

  • Allowed HTML tags: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • Lines and paragraphs break automatically.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
Image CAPTCHA
Enter the characters shown in the image.