سلام،
سوالات شما سوالات خوبی است، اما به نظرم برخی از آنها را اگر درست متوجه شده باشم، فراتر از اهداف این یادداشت میدانم که البته میتوانیم در موقعیت دیگری درباره آنها تعامل کنیم.
اگر درست متوجه شده باشم، شما مقایسه اثرگذار بودن تاکتیکها و اصالت را هدف گرفتهاید. به نظرم نکته قابل تأملی است که بنده هم در چند سال گذشته با آن درگیر بودهام. از منظر نظری نگاه کنیم، هر دو مهم هستند، اما اصالت به تاکتیکها معنا و تجربه درونی میدهند و عزم مورد نیاز، و تاکتیکها به اصالت مصداق بیرونی میدهند و برنامه. حال برای اینکه بدانیم در موقعیتهای مختلف سازمانی و فرهنگی، و در سطوح مسایل گوناگون سهم هر یک به چه میزان است، بنده پاسخ دقیقی ندارم. حتما به مطالعات نظری و تجربی بیشتر نیاز دارد. اگر شما هم به ایدههایی رسیدید لطفا مطرح کنید.
به امید دیدار
بابک علوی
سلام،
سوالات شما سوالات خوبی است، اما به نظرم برخی از آنها را اگر درست متوجه شده باشم، فراتر از اهداف این یادداشت میدانم که البته میتوانیم در موقعیت دیگری درباره آنها تعامل کنیم.
اگر درست متوجه شده باشم، شما مقایسه اثرگذار بودن تاکتیکها و اصالت را هدف گرفتهاید. به نظرم نکته قابل تأملی است که بنده هم در چند سال گذشته با آن درگیر بودهام. از منظر نظری نگاه کنیم، هر دو مهم هستند، اما اصالت به تاکتیکها معنا و تجربه درونی میدهند و عزم مورد نیاز، و تاکتیکها به اصالت مصداق بیرونی میدهند و برنامه. حال برای اینکه بدانیم در موقعیتهای مختلف سازمانی و فرهنگی، و در سطوح مسایل گوناگون سهم هر یک به چه میزان است، بنده پاسخ دقیقی ندارم. حتما به مطالعات نظری و تجربی بیشتر نیاز دارد. اگر شما هم به ایدههایی رسیدید لطفا مطرح کنید.
به امید دیدار
بابک علوی