مدیریت منابع انسانی و رهبری سازمانی در شرایط سخت اقتصادی

Submitted by بابک علوی on Mon, 04/16/2012 - 04:30

به نام خدا. همراستا نمودن استراتژی‌ها و خط مشی‌های همه سیستم‌های سازمانی با استراتژی‌های کلان یک سازمان از ضرورت‌های مدیریت اثربخش هر سازمانی است. گر چه مدیریت سازمان‌ها در شرایط سخت اقتصادی از جمله موضوعاتی است که سال‌ها از منظری استراتژیک مورد بررسی بوده، اما در پنج سال گذشته این موضوع با پیچیدگی‌هایی نوینی روبرو شده است. به دلیل تحولات محیطی در سطح بین المللی و تاکیداتی که بر نقش‌های نوین رهبران سازمانی به خصوص در سازمانهای دانش بنیان شده است، شرایط سخت اقتصادی مدیریت سازمان‌ها را با ابعاد جدیدی در این حوزه به خصوص مسایل رفتاری و انگیزشی مواجه کرده است. ضرورت‌های اصلی در این شرایط عبارتند از بازطراحی و ایجاد اقدامات اصلاحی در سیستمهای مدیریت منابع انسانی از یک طرف، و از طرف دیگر ضرورت توجه به سبک رفتاری رهبری سازمانی و نحوه تعامل با منابع انسانی به خصوص استعداد‌ها و افراد دارای پتانسیل. این ضروریات باعث شده است که آماده سازی سازمان‌ها برای مدیریت در شرایط سخت اقتصادی از منظرهای نوینی هم قابل بررسی باشد.

با توجه به تجارب بین المللی، برخی خط مشی‌های کلیدی در چنین شرایطی عبارتند از:
۱.  مدیریت استعداد‌ها و افراد با عملکرد بالا: مطالعات بین المللی طی سالهای گذشته نشان داده است که در شرایط سخت اقتصادی، یکی از عوامل متمایز کننده شرکتهای موفق از ناموفق، قابلیت‌های آن‌ها در جذب و نگهداشت استعداد‌ها و افراد دارای عملکرد بالا است، به گونه‌ای که در شرایط سخت اقتصادی، قابلیت‌های محوری سازمان‌ها در انجام کسب و کارشان چه در حال و چه در آینده آسیب نبیند. از این منظر، رهبری و حفظ و افزایش تعلق سازمانی این افراد از موضوعات کلیدی است. به علاوه، حفظ و برخورداری از افراد کلیدی با عملکرد و پتانسیل بالا در چنین شرایطی می‌تواند برای دیگر کارکنان هم انگیزه بخش باشد. شناسایی قابلیت‌های سازمانی و روشهای بهبود این قابلیت‌ها برای جذب و نگهداشت استعداد‌ها و افراد با عملکرد بالا از خط مشی‌های اصلی در این شرایط است. به طور خاص توصیه می‌شود که برنامه‌های مشخصی برای تقویت ارتباطات اثربخش با افراد کلیدی با عملکرد و پتانسیل بالا تدارک شود.

 
۲.  افزایش قابلیت‌های رهبری سازمانی: در شرایط سخت اقتصادی، سازمان‌ها نیاز به چابکی و اثربخشی بیشتری برای رهبری سازمان و ایجاد و تقویت انگیزه‌های مدیران و کارکنان برای برون رفت از شرایط سخت می‌باشند. به همین دلیل، شناسایی ظرفیت پرورش مدیران و رهبران سازمانی و متناسب سازی این برنامه‌ها متناسب با شرایط سخت اقتصادی از محورهای اصلی این پروژه است. به طور خاص پیشنهاد می‌شود که ضمن برقراری ارتباطات نزدیک‌تر و اثربخش‌تر با مدیران کلیدی سازمان، شرایطی به وجود آید که انگیزه‌های جمعی و مهارتهای جدیدی برای ایجاد انسجام سازمانی توسط مدیران به وجود آید. به طور مثال تقویت مهارتهای مدیریت عملکرد، اعتماد سازی، ارتباطات، کار با سیستمهای پشتیبانی فرایند‌ها و بهبود بهره وری از این جمله هستند.

 
۳.  تقویت اعتماد و تعلق سازمانی در سطح کل سازمان: بررسی‌ها نشان داده است که در شرایط سخت اقتصادی، اعتماد درون سازمانی و تعلق کارکنان به سازمان و نظام مدیریتی از سرمایه‌های کلیدی آن سازمان است، که به آن سازمان کمک می‌کند تا با اثربخشی بیشتری شرایط سخت اقتصادی را مدیریت نماید تا بتواند از آن خارج شود. از این منظر، لازم است که عوامل اصلی که موجب اثر گذاری بر اعتماد کارکنان به سازمان و مدیران آن می‌شود (و نیز عوامل موثر بر بی‌اعتمادی) را شناسایی و برای تقویت این سرمایه کلیدی اقدام نمود.


۴.  راه اندازی و ارتقای سیستم مدیریت عملکرد و ارتباط آن با جبران خدمت: از ویژگی‌های شرکتهای موفق در شرایط سخت اقتصادی، میزان اثربخشی سیستم مدیریت عملکرد در هدف گذاری صحیح و دقیق فعالیت‌ها، هدایت عملکرد و مربی‌گری، ارزیابی اثربخش و انجام اقدامات اصلاحی برای ارتقای بهره وری و اطمینان از دستیابی به اهداف است. نقش اثر گذار این سیستم در شرایط سخت اقتصادی ایجاب می‌کند که وضعیت سیستم مدیریت عملکرد به عنوان یکی از سیستم‌های مدیریت منابع انسانی ارزیابی شده و روشهایی برای ارتقای اثربخشی آن ارائه شود. برای این کار لازم است علاوه بر توجه به جنبه‌های رسمی و ابزاری مدیریت عملکرد، به جنبه‌های غیر رسمی و تعاملی بین مدیران و کارکنان توجه خاص شود.

 
۵.  افزایش اثربخشی ارتباطات درون سازمانی: یکی از موضوعات کلیدی در شرایط سخت اقتصادی، وضعیت روش‌ها و تکنیک‌های ارتباطی درون سازمانی است، زیرا در چنین شرایطی ارتباطات صحیح و به موقع می‌تواند از بروز ابهامات و شایعات جلوگیری کرده و بر انسجام و اعتماد سازمانی بیفزاید. بررسی و شناسایی روشهایی برای ارتقای اثربخشی شیوه‌های ارتباطاتی بین مدیران ارشد و کارکنان به طور ویژه و محتوای پیام‌ها در چنین شرایطی از ضروریات است. اینکه روشهای لازم برای برقراری ارتباطات شفاف و اثربخش بین لایه‌های مختلف سازمان برای شناخت چالش‌ها و شناسایی راه حل‌ها چگونه طراحی شود از موضوعات کلیدی در این شرایط است.

 
به نظر می‌رسد که در شرایط کنونی محیط اقتصادی نیاز باشد که شرکتهای ایرانی نیز درباره اقدامات لازم و متناسب با این شرایط برنامه ریزی کنند. اینکه در شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ایران خط مشی‌های فوق چگونه می‌توانند عملیاتی شوند و چه ملاحظات دیگری باید مورد توجه قرار گیرد موضوعاتی است که به بررسی‌های بیشتری نیاز دارد.

 

یادداشت های مرتبط:  http://babak-alavi.ir/weblog/100

 

منابع کلیدی:

  1. Creating People Advantage 2010: How companies can adapt their HR practices for volatile times, BCG (The Boston Consulting Group), 2010.
  2. Weathering Storms: Human Resources in Difficult Times, Society for Human Resource Management, 2008.
  3. Effect of the Economic Crisis on HR Programs, Watson Wyatt Survey Reports, 2008.

Comments

محمد رضایی

Sun, 10/07/2012 - 03:30

پس از عرض سلام و درود به نظر می رسه که کالبد شکافی شرکت هایی که در شرایط بد اقتصادی کمر خم کرده و از دور خارج شده اند، و همچنین بررسی عملکرد آن دسته از شرکت هایی که از پیچ های خطرناک اقتصادی به سلامت عبور کرده اند، حاوی اطلاعات و نکات ارزنده ای باشه.

Add new comment

Restricted HTML

  • Allowed HTML tags: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • Lines and paragraphs break automatically.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
Image CAPTCHA
Enter the characters shown in the image.