با سلام و تشکر از نکات بسیار ارزنده حضرتعالی
تاریخ کشور ما نشان میدهد که این آفت حتی در بین فرهیختگان ما همچون شاعران مشهور نیز وجود داشته، چه برسد به حاکمانی که قدرت و چاپلوسی دیگران به آنها مزه کرده بود. فرهنگ غالب نیز تلاش داشته تا از هر دو سمت شکاف بین لایههای مدیریتی و مدیران با کارکنان افزایش یابد و نظامهای نظارتکننده سازمانی یا فراسازمانی نیز برای تلطیف آن شکل نگرفته است.
به نظر بنده باید تفاوتی بین مدیرانی که تلاش دارند تا سطح بهرهوری سازمان را با نیتهای پاک بالا ببرند با مدیرانی که سایرین را ابزار دستیابی به اهداف مشهود و قابل تبلیغ خود میکنند، با تعیین شاخصهایی معتبر تمایز قائل شویم.
یکی از راههای پیشگیری از این معضل در مدیران ارشد سازمانها و بهخصوص سازمانهای سلسله مراتبی، ملاک قرار دادن شیوه مدیریتی آنان در سطوح پایینتر است. به عبارت دیگر باید دید نامزدهای ارتقا به سطح مدیران ارشد آیا از اختیارات گذشته خود، ارزشی ماندگار را برای کلیت سازمان برجا گذاشتهاند یا خیر؟
ارادتمند شما احمدی
با سلام و تشکر از نکات بسیار ارزنده حضرتعالی
تاریخ کشور ما نشان میدهد که این آفت حتی در بین فرهیختگان ما همچون شاعران مشهور نیز وجود داشته، چه برسد به حاکمانی که قدرت و چاپلوسی دیگران به آنها مزه کرده بود. فرهنگ غالب نیز تلاش داشته تا از هر دو سمت شکاف بین لایههای مدیریتی و مدیران با کارکنان افزایش یابد و نظامهای نظارتکننده سازمانی یا فراسازمانی نیز برای تلطیف آن شکل نگرفته است.
به نظر بنده باید تفاوتی بین مدیرانی که تلاش دارند تا سطح بهرهوری سازمان را با نیتهای پاک بالا ببرند با مدیرانی که سایرین را ابزار دستیابی به اهداف مشهود و قابل تبلیغ خود میکنند، با تعیین شاخصهایی معتبر تمایز قائل شویم.
یکی از راههای پیشگیری از این معضل در مدیران ارشد سازمانها و بهخصوص سازمانهای سلسله مراتبی، ملاک قرار دادن شیوه مدیریتی آنان در سطوح پایینتر است. به عبارت دیگر باید دید نامزدهای ارتقا به سطح مدیران ارشد آیا از اختیارات گذشته خود، ارزشی ماندگار را برای کلیت سازمان برجا گذاشتهاند یا خیر؟
ارادتمند شما احمدی