ضرورت واقع بینی در ارزیابی توان خود برای انتخابگری

ثبت شده توسط بابک علوی در پنجشنبه, ۱۴۰۰/۰۹/۰۴ - ۱۵:۲۰

به نام خدا. این روزها شاهد هستیم که گفتمان توجه به انتخابگری آگاهانه در زندگی، چه در جنبه های شخصی و چه حرفه ای در حال گسترش است و البته این شرایط بسیار ارزشمند است. مباحثی نظیر اصالت و رهبری اصیل، تئوری انتخاب و مباحث رهبری آگاهانه همگی در این موضوع مشترک هستند که عاملیت و انتخابگری آگاهانه و مختارانه نقش مهمی در شکل گیری مفهومی اصیل از زندگی، شادابی حقیقی و انگیزه های عمیق ما برای جستجوگری و ساختن آینده دارند. اما به نظر می رسد که در گفتمان شکل گرفته نکته خیلی مهمی کمتر مورد تاکید است. این نکته اینست که «انسان برای انتخابگری آگاهانه ظرفیت روانی محدودی دارد و البته این ظرفیت دارای پتانسیل برای رشد و قوت یافتن است» (استوارت و همکاران،‌۲۰۱۹).

انتخاب گری برای اغلب انسان ها نوعی مکانیزم «خودتنظیم گری روانشناختی» (self-regulation) است. بدینگونه که بر اساس انتخاب هایی اساسی انسان ها می توانند در دوراهی ها آینده خود را مختارانه و آگاهانه بسازند یا متاسفانه در نقطه مقابل خود را تسلیم شرایط و عوامل محیطی کنند. البته ممکن است در موقعیت های مختلف گاهی انتخاب گر و گاهی تسلیم شرایط شویم و بازی قربانی را تجربه کنیم. اما تحقیق نشان داده است که انسان ها ظرفیتی بی نهایت برای خودتنظیم گری ندارند. انسان ها از تکرار خودتنظیم گری برای هدایت خود و به خصوص برای انتخاب های حساس و اساسی وجودی طبیعتا دچار استرس و فشار و حتی ترس می شوند و این موضوع ممکن است موجب خستگی و فرسودگی آنها به خصوص در طی زمان شود. اگر هم انتخاب گری در زمینه ها و موضوعاتی باشد که قبلا تجربه نشده باشد، احتمال ایجاد خستگی و فشار هم بالاتر می رود. البته پیشنهاد شده است که اگر انسان ها در این شرایط دشوار از حمایت روانی اطرافیانی مانند مربی یا منتور بهره مند شوند و یا با خود شفقت و مهربانی (براون، ۲۰۱۰) داشته باشند، مجددا قادر خواهند بود تا انرژی خود را بازیافته و مسیر اصالت ورزی و انتخابگری خود را ادامه دهند. نکته مهم اینست که پس از بازیابی انرژی و غلبه بر خستگی و فشار حاصل شده، مانند ورزشکاری که پس از تمرینی سخت به خود دوره بازیابی (با قول معروف ری کاوری) می دهد، می تواند توان خود را برای انجام این نوع خودتنظیم گری ها تقویت کند (پس از ری کاوری ورزشکار دارای عضلات قوی تری خواهد شد و بدون این ری کاوری متاسفانه بدنش تحلیل خواهد رفت). 

برای ملموس کردن این موضوع تصور کنید که فردی به دلیل تعالیم آموخته شده درباره انتخابگری بخواهد در طی روز برای هر موضوعی که پیش بیاید مرتبا به ارزش های اساسی اش با خودآگاهی مراجعه کند و مشخص کند که انتخاب اساسی وی چیست تا بتواند زندگی خوب و خوشحالی را تجربه کرده و انگیزه هایی اساسی برای کارهایش داشته باشد. به خصوص اگر کسی در ابتدای این مسیر باشد، حساسیت به اینکه به این انتخاب گری ها بر اساس تعالیم و آموزه هایی که وجود دارد توجه زیادی داشته باشد، انرژی زیادی را صرف خواهد کرد و حتی ممکن است موجب زدگی و خستگی زیاد شود. اتفاقی که برای برخی هم که ممکن است بیفتد اینست که بخواهند آنقدر به دلیل اهمیت اصالت به خود فشار بیاورند که پس از مدتی خسته و دچار فرسودگی ذهنی و وجودی شوند و خود را در وسط صحنه ای ببینند که به خاطر اصیل بودن در حال نشان دادن اصالت با فشار و خستگی زیاد هستند! به وضوح این حالت خود به معنی دور شدن از اصالت است.

به نظرم آنچه از تحقیقات این حوزه بر می آید اینست که در مسیر رشد اصالت و تقویت توان انتخاب گری نیاز به منتوری داریم که ما را برخوردار از حمایت فکری و عاطفی کند و به ما بگوید که انسان در این مسیر باید مرحله به مرحله پیش برود و نمی توان به یکباره چنین قابلیتی را در خود در سطح حداکثری آن ایجاد کرد. اما باید پس از بازیابی توان خود مجددا همچنان ادامه داد تا این قابلیت را به تدریج در خود تقویت کرد. خیلی اوقات نیاز است با خود شفقت داشته و آزاری که از خود می بینیم را بدون قضاوت تحلیل کرده و بپذیریم که در شرایطی ممکن است قادر نباشیم که خودآگاهی کامل را داشته باشیم و این طبیعی است. چنین قابلیتی در طی زمان به تدریج قابل افزایش است. هر گونه اصرار برای بروز چنین حالاتی اگر به تدریج این آمادگی ایجاد نشود ممکن است موجب واکنش ها و نتایجی بر عکس و یافتن خود در شرایطی همراه با خستگی و زدگی برای ادامه مسیر شود. به علاوه، لازم است ترویج کنیم که این مسیر نیازمند شفقت ورزی با خود است و بپذیریم که بخشی از اصالت اینست که بدانیم گاهی نمی توانیم اصیل و خودآگاه باشیم و راهش سرزنش خود یا تظاهر به داشتن آن نیست. راهش مقداری واقع بینی، تحلیل بی قضاوت مشکلات و مهربان بودن با خود و در حین حال ایجاد عزم برای سازندگی و استمرار برای ادامه تمرین در انتخابگری اساسی و یادگیری عمیق از اشتباهات گذشته است. درست مانند ورزشکاری که برای رشد توان بدنی و عضلات خود نیاز دارد که پس از تمریناتی سنگین و بروز خستگی، استراحت کند و تغذیه لازم را داشته باشد. اما با داشتن استمرار و نظم بتواند با ادامه تمریناتش توان بیشتری برای تمرین های بعدی و آزمون های سخت بعدی خود کسب کند!

منبع برای مطالعه بیشتر:

به بخش the paradox of self-leadership depletion and strengthening در مقاله زیر مراجعه نمایید:

Stewart, G.‎ L.‎, Courtright, S.‎ H.‎, & Manz, C.‎ C.‎ (2019)‎.‎ Self-leadership:‎ A paradoxical core of organizational behavior.‎ Annual Review of Organizational Psychology and Organizational Behavior۶, ۴۷-۶۷.

برنه براون (۲۰۱۰). هنر کامل نبودن. ترجمه اکرم کرمی. تهران: انتشارات صابرین.

دیدگاه‌ها

با سلام خدمت استاد عزیز
نوشته بسیار ارزشمندی بود ممنون از شما. نکته ای که به نظرم قابل ذکر است لزوم توجه به حد شفقت ورزی و مهربانی با خود در مسیر انتخاب گری است که داشتن شفقت بیش از حد به معنی از دست دادن قدرت انتخاب گری و باور به تونایی موفقیت افراد در شرایط سخت با قبول مسئولیت زندگی خود نباشد و منجر به تسلیم شدن در مقابل سختی های روزگار نشود. راه کارهای ارائه شده همچون داشتن مربی و منتور بسیار کمک کننده خواهد بود همچنین لزوم توجه به باورهای محدود کننده که باعث از دست دادن انگیزه فرد شده و خود را قربانی شرایط دیده و تسلیم شدن در مقابل سختی ها را انتخاب می کند.
با تشکر فراوان

با سلام و تشکر. شفقت ورزی با خود هم می تواند همراه با عاملیت و یا بدون عاملیت باشد که البته شاید باید برای نوع بدون عاملیت آن نام دیگری گذاشت. شفقت ورزی با عاملیت مخرب نیست بلکه نوعی اصالت و خودآگاهی به نقاط ضعف خود بدون قضاوت است و آماده شدن برای ادامه مسیر با افزایش توان خود و در عین در نظر گرفتن واقعیات. به نظرم آنچه جنابعالی از آن پرهیز دادید «سهل انگاری منفعلانه» است که با مفهوم اصیل شفقت ورزی متفاوت است. همین شرایط برای مفهوم انطباق و تفاوت آن با تسلیم به معنای قربانی شدن وجود دارد. حتی مفهوم تسلیم هم می تواند با عاملیت و اصالت باشد و از سر انتخابگری سازنده. گاهی ممکن است قربانی شویم و نیز بدانیم که گاهی ممکن است در دنیای واقعی قربانی شویم، اما ضمن شفقت با خود مانع شویم که وارد بازی قربانی شویم. قربانی شدن گاهی بخشی از حقیقت است و قابل کتمان نیست، آنچه باید از آن جلوگیری کنیم ورود به ایفای نقش قربانی و بازی منفعلانه در زمین آن است. به طور مثال اگر شرایط کرونا باعث شده است که شما به اهداف از قبل تعیین شده خود نرسیده اید، شفقت ورزی با خود به معنای اینست که این موضوع را بدون قضاوت منفی درباره خود بپذیرید که در شرایط کرونا همه اهداف قبلی تان در قبل از کرونا طبیعی است که محقق نشوند و این ایرادی ندارد و نیازی به ملامت خود ندارید، اما باید با عاملیت راهی برای تجدید اهداف و روش های خود در شرایط جدید بیابید. البته ممکن است باز هم با موانعی جدید مواجه شوید که نیازمند استراجت، کسب حمایت و شفقت ورزی با خود دارید. با این معنای شفقت ورزی زیاد هم مشکلی ندارد. در مجموع پیشنهاد می کنم درباره مفهوم شفقت ورزی و تمایز آن با ساده گیری و سهل انگاری تامل بیشتری بفرمایید. اتفاقا هدف یادداشت دقیقا اینست که بگوید اصرار به اینکه شما همیشه باورهای محدود کننده خود را می توانید مدیریت کنید، خود برای شما محدودیت در اصالت ایجاد می کند! البته که باید برای غلبه بر باورهای محدود کننده تلاش کرد اما این فرایند در میانه راه نیاز به شفقت ورزی با خود برای ادامه تحقق همین هدف غلبه بر باورهای محدود کننده دارد!

با سلام و عرض احترام
آقای دکتر؛ بسیار از نوشته شما آموختم. عالی بود.
با توجه به سختی مسیر که در زمینه درسی و زندگی با آن مواجه هستم، دیدگاه شما راهنمای خوبی برای مسیرم خواهد بود.
بسیار ممنون از معرفی منابع مطالعه

خیلی ممنون از به اشتراک گذاری این مطلب.
تعارض جالبی به نظرم میرسه. این که ممکنه ارزش گزاری افراطی اصالت فردی و توقع تعدیل نشده از خود، به نادیده گرفتن «خویشن» منجر بشه! (self-dehumanization)
به بیان دیگه به نظرم میرسه توجه افراطی به agency در self باعث نادیده‌ گرفتن وجه experiencing از self بشه.

شبنم طباطبایی

چهارشنبه, ۱۴۰۰/۰۹/۱۷ - ۱۲:۱۵

بسیار نوشته ارزشمند ، قابل تامل و کاربردی هست
من در حال تجربه این قسمت از این نوشته ارزشمند هستم و چند روزی بود که قبل از دیدن این مطلب با خودم به دور شدن از اصالت فکر می کردم " اتفاقی که برای برخی هم که ممکن است بیفتد اینست که بخواهند آنقدر به دلیل اهمیت اصالت به خود فشار بیاورند که پس از مدتی خسته و دچار فرسودگی ذهنی و وجودی شوند و خود را در وسط صحنه ای ببینند که به خاطر اصیل بودن در حال نشان دادن اصالت با فشار و خستگی زیاد هستند! به وضوح این حالت خود به معنی دور شدن از اصالت است." مساله اصلی هم برمی‌گرده به نظرم به ترس و همچنین عدم خود شفقتی

سلام آقای دکتر. من که الان ایران نیستم تا از کلاسهای اززشمند شما مجددا و گفته ها و دقت نظر های دلنشین شما بهره مند شوم، واقعا این صفحه ، راهی برای استفاده از صحبتها و گفتمانهای شماست. امیدوارم این صفحه را همچنان پویا و به روز ادامه دهید. خدا قوت… نعیمه محمدی

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.