به نام خدا. یکی از مسایلی که با آن مواجه هستیم اینست که به نظر می رسد بسیاری از متخصصان ایرانی داخل و خارج کشور، یکی از راه های اصلی یا شاید تنها راه برای رشد حرفه ای و یا همراهی با جریان توسعه کشور را پیوستن به گفتمان کارآفرینی و راه اندازی کسب و کار جدید تلقی می کنند. در این یادداشت این قصد وجود ندارد که درباره درستی یا نادرستی این راه حل بحث شود، بلکه هدف اینست که اهمیت اصالت فردی در مواجهه با این گفتمان تبیین شود. به نظر می رسد که گفتمان کارآفرینی به اشکال مختلفی، دارای پایگاه هایی در برخی نهادهای اجتماعی، اقتصادی و دانشگاهی و با حمایت رسانه ای در شبکه های اجتماعی است. این نهادها تا حدی زیادی در حال تغذیه گفتمانی و علمی از اخبار موفقیت کارآفرینان در عرصه بین المللی و ترویج نوعی از منطق نهادی توسعه ملی برگرفته از کشورهای توسعه یافته هستند که موجب شکل گیری و رشد شرکت های بزرگ بین المللی معروفی شده است. همچنین به نظر می رسد که این گفتمان توسط برخی از نهادهای سیاسی کشور هم با اهداف مختلفی پشتیبانی می شود. این احتمال نیز وجود دارد که این نهادهای سیاسی حامی این گفتمان، از این طریق قصد داشته باشند تا موجب نگهداشت استعدادها و سرمایه انسانی متخصصان کشور شوند. این نهادها ممکن است حتی بخواهند زمینه ای برای بازگشت متخصصان خارج از کشور را با این منطق، که آنها می توانند فارغ از چارچوب ها و بوروکراسی سازمان های بزرگ عمل کرده و با ایجاد کسب و کارهایی ارزش آفرینی کنند، فراهم آورند. از این رو گفتمان کارآفرینی می تواند مورد حمایت نهادهای مختلفی در عرصه های دانشگاهی و سیاسی قرار گیرد. اما سوال اصلی اینست که این گفتمان تا چه حد مناسب برای همه متخصصان است. در راستای یادداشت قبلی در این وب سایت، اصالت فردی در این عرصه می تواند عامل مهمی برای انتخابگری صحیح در عرصه تعاملات نهادی باشد.
با توجه به مشاهدات فردی متعددی که داشته ام، به طور خاص خیلی از دانش آموختگان رشته های مهندسی ممکن است به دلیل اصالت فردی پایین و بدون شناخت لازم و با عمق کافی از خصوصیات و ویژگی های شخصیتی و ارزش های فردی خود، به این گفتمان بپیوندند و پس از تجاربی سرخورده شوند. نکته مهمی که در این یادداشت بر آن تاکید می شود اینست که پیوستن به جریان کارآفرینی نیازمند خودشناسی و یافتن خصوصیاتی است که زمینه ای حداقلی برای موفقیت در این حوزه را فراهم کند. خصوصیاتی نظیر ریسک پذیری برای مواجهه با شکست ها و باز بودن به تجربیات جدید و علاقه مندی و توان کار با گروهی از انسان ها برای اجماع سازی برای خلق چشم اندازی مشترک و توان شبکه سازی، از جمله خصوصیاتی است که حداقل هایی از آن در کارآفرینان لازم است. بدون خودشناسی لازم در این زمینه، ورود به گفتمان کارآفرینی می تواند نوعی رفتار غیر اصیل باشد که بخشی از زندگی خیلی از متخصصان را دچار شکست هایی بی نتیجه یا با سطح پایینی از موفقیت و اثربخشی کند. در مقابل، ممکن است تقویت خودشناسی در متخصصان، آنها را به این نتیجه برساند که موفقیت و شادابی حقیقی در زندگی آنها می تواند در مسیرهای متفاوت و گوناگون دیگری نیز رقم بخورد. حتی این توجه می تواند مانع بروز شرایطی شود که این افراد به جای کارآفرینی حقیقی، صرفا صاحب ایده باشند (wantrepreneur ver entrepreneur).
ضمن تایید اهمیت گفتمان کارآفرینی در راه اندازی کسب و کارهای جدید و تناسب خصوصیات متخصصان زیادی با این مسیر، ممکن است فقدان نقد این گفتمان از زاویه فوق الذکر موجب پیامدهایی منفی و غیراخلاقی در سطوح فردی و ملی شود. چنانچه فارغ از مدگرایی و سطحی از هم ریختی (ایزومورفیسم) نهادی در گفتمان رایج در آموزش کسب و کار به موضوع نگاه کنیم، متخصصان زیادی ممکن است مسیرهای رشد دیگری را بتوانند برای خود بیابند. خیلی از متخصصان می توانند متناسب با ویژگی های فردی حقیقی خود، مسیرهای شغلی و حرفه ای ارزشمندی را در سازمان های متوسط و بزرگ بیابند. طبیعتا هدایت نیروهای متخصص به سمت کارآفرینی به دلیل مشکلات جاری در توسعه سازمان های بزرگ کشور، خود گفتمانی است که ممکن است ریشه در نهادهای مختلف سیاسی و دانشگاهی داشته باشد. اما شاید باید نهادهای صنفی و دانشگاهی فعال در عرصه کسب و کار و صنعت، اهمیت پیوستن متخصصان برجسته کشور را به طور اصیل به سازمان های متوسط و بزرگ را نیز پی گیری و تسهیل کرده و مورد حمایت قرار دهند. البته موفقیت در این امر نیز نیازمند نوآوری و رشد مدیریت و رهبری سازمان های متوسط و بزرگ در جذب و نگهداشت استعدادها و متخصصان برتر کشور است. توجه به ترویج گفتمان بازگشت به اصالت در جامعه متخصصان کشور هم در این زمینه کلیدی است، تا از این طریق متخصصان پیوستن به هر گفتمانی در داخل نظام های صنعتی و تجاری کشور را بر اساس اصالت فردی خود به طور جدی بررسی کرده و با اصالت بیشتری مسیر رشد فردی و سهم خود را در توسعه کشور رقم بزنند. شاید از این طریق بتوانیم بر اصالت گفتمان کارآفرینی و راه اندازی کسب و کارهای جدید نیز افزوده و آنرا از حالت تا حدی رسانه ای و مدگرایی خارج کنیم. اگر چه ممکن است در مسیر رشد حرفه ای، هر متخصصی به فراخور شکل گیری، تغییر یا ظهور برخی خصوصیات فردی جدید، انتخاب های مختلفی از جمله مسیر کارآفرینی را همواره برای بررسی و پی گیری داشته باشد! این امر نیازمند توسعه ظرفیت تخصصی مشاوره های حرفه ای و مسیر شغلی در کشور نیز هست.
افزودن دیدگاه جدید