اصالت در تهیه و استفاده از تجارب مدیریتی در کنفرانس‌ها و همایش‌ها

ثبت شده توسط بابک علوی در یکشنبه, ۱۳۹۶/۰۴/۱۸ - ۰۴:۳۰

به نام خدا. در برخی کنفرانس‌ها و همایش‌های علمی و حرفه‌ای مدیریت، ارائه تجارب عملی مدیران روشی است که مورد استقبال بسیاری از مخاطبان قرار می‌گیرد. برخی ترجیح می‌دهند به جای شنیدن ارائه‌هایی که عمدتا ماهیت مفهومی و نظری دارد، با مراحل انجام یک تجربه کاربردی به عنوان یک اقدام مدیریتی آشنا شوند. از این طریق انتظار می‌رود تا مخاطبان بتوانند احیانا از آن تجربه عملی در محیط سازمانی خود نیز استفاده کنند. به نظر رویکرد مفیدی است و می‌تواند برای کاربردی کردن یادگیری‌ها مفید واقع شود و در شرایط متعددی هم حاوی الگوهایی عملی و ایده‌هایی کاربردی برای شروع برخی فعالیت‌ها باشد. اما شاید بتوان گفت که زیاده روی و تامل کم در استفاده صحیح از این روش ممکن است از زاویه دیگری فضای مدیریتی را دچار رکود نماید. برخی دلایل این موضوع به شرح زیر است:

۱. هر اقدام مدیریتی که ماهیت روتین نداشته باشد، به احتمال زیاد تحت تاثیر تشخیص، قضاوت و نوآوری مجری یا مجریان آن ایده قرار می‌گیرد. لذا محصولی خاص و اصیل است. به این معنا که احتمالا قابل کپی برداری نیست، بلکه در قلمرو وجودی و ذهنی‌‌ همان فرد یا افراد طراح و مجری می‌تواند در عمل قابل انجام باشد. البته در هر فعالیتی بخش‌هایی روتین نیز وجود دارد که می‌توان دانش آشکار آنرا راحت‌تر ایجاد و به دیگران منتقل کرد. اما خیلی از جنبه‌های انجام یک کار پیچیده و غیر روتین، صرفا و به راحتی با توضیح مراحل انجام آن قابل انتقال به دیگران نیست. چنانچه ارائه این تجارب عملی، محدود به جنبه‌های روتین آن شود و بخش های ضمنی مانند انگیزه های درونی مجریان در نظر گرفته نشود، ممکن است با انگیزه‌ها و توانمندی‌های ما در تناسب نبوده و در عمل قابل تکرار و استفاده نباشند. به علاوه، موجب شود تا مخاطبان بدون خود‌شناسی و اصالت بخواهند کار دیگرانی را تکرار کنند که اصلا با تقلید قابل تکرار نباشد. از اینرو، استفاده افراطی یا صرفا شکلی از روش ارائه تجارب مدیریتی در کنفرانس ها ممکن است مانعی برای خود‌شناسی و یافتن راه حل‌هایی متکی بر توانمندی‌ها و انگیزه‌های خاص خود شود.
۲. پشت هر اقدام مدیریتی، به خصوص اگر نوآورانه و جدید باشد، احتمالا انگیزه‌های درونی قابل توجهی وجود دارد که تحت تاثیر فضای وجودی و هویت فرد انجام دهنده آن اقدام است. این انگیزه‌های درونی احتمالا ریشه در گذشته و هویتی دارد که فرد در تعاملات اجتماعی و زندگی خود شکل داده است. در بیان تجارب عملی، شاید اگر متوجه زمینه شکل گیری انگیزه‌های درونی و هویت فرد یا افراد صاحب آن تجربه نشویم و فقط به جنبه‌های روتین و مهارتی توجه کنیم، درک لازم از آن تجربه را به دست نخواهیم آورد. ضمن اینکه با شناخت بستر روانی و هویتی فرد در ارتباط با آن تجربه نیز الزاما قادر به تکرار آن تجربه نخواهیم بود. زیرا در آن موقعیت به این موضوع هم نیاز داریم که در خود انگیزه‌هایی متناسب با هویت خاص خود برای انجام چنین کاری بیابیم که احتمالا موجب خواهد شد تا از آن تجربه بازخوانی خاص خود را داشته باشیم. در غیر اینصورت، بدون داشتن هویتی متناسب با آن تجربه، قادر به تکرار آن تجربه نخواهیم بود.
۳. خیلی از اقدامات مدیریتی موفق، متکی بر نوعی نگاه و بینش است که در سایه انگیزه‌های درونی خاصی بروز می‌کنند. بیان جنبه‌های روتین فعالیت‌ها در مستندات و ارائه‌های تجارب مدیران الزاما موجب انتقال اندیشه‌های ناب نمی‌شوند. بلکه باید در زمان انتقال تجارب عملی، به این موضوع هم توجه داشت که این اقدامات مدیریتی متکی بر اندیشه‌هایی ناب هستند که فقط در فضای روانی مرتبط با انگیزه‌های درونی والا در ذهن شکل می‌گیرند. از اینرو در کنار تهیه محتوای مرتبط با هر تجربه مدیریتی برجسته، نیاز است تا پی به انگیزه‌ها و اندیشه‌های ناب پشت هر تجربه مدیریتی نیز برده شود. در مقابل، در حین آشنایی با مراحل انجام یک تجربه، اگر نتوانیم انگیزه‌ها و افکار ناب پشت تجارب مدیریتی را متناسب با هویت خود درونی کنیم، آنگاه با کاری تقلیدی مواجه خواهیم بود. این نیز چون با هویت و انگیزه‌های واقعی ما سازگاری ندارد، احتمالا با شکست مواجه خواهد شد.

در مجموع پیشنهاد می‌شود که برگزار کنندگان کنفرانس‌ها و همایش‌هایی که در حوزه‌های مدیریتی هستند، علاوه بر ارائه محتوای مرتبط با چگونگی انجام و اجرای یک تجربه مدیریتی، باید بخشی را به بیان انگیزه‌های درونی و اندیشه‌های پایه‌ای ناب و اصیل که در پشت اقدامات مدیریتی قرار دارند اختصاص دهند. همچنین به کسانی که به این تجارب گوش فرا می‌دهند پیشنهاد می‌شود که به این انگیزه‌ها و اندیشه‌های بنیادین که در پشت اقدامات مدیریتی وجود دارند، توجه خاص نمایند. به علاوه، پیشنهاد می‌شود تا مخاطبان این نوع ارائه‌ها، با توجه به انگیزه‌ها و افکار خاص خود از تجارب مدیریتی که توسط دیگران ارائه می‌شود، بازخوانی اصیل و متناسب با خود را داشته باشند. با توجه به این توضیحات به نظر می‌رسد که استفاده از رویکرد تجارب مدیریتی در آموزش و توسعه مدیریت صرفا به معنای بیان مراحل اجرایی انجام یک تجربه نیست و نیازمند فهم و درونی کردن زمینه‌ها و انگیزه‌های ضمنی اینگونه تجارب مدیریتی می‌باشد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.