به نام خدا. چند روز پيش به یاد مقاله ای افتادم که در سال ۱۳۸۰ و زمانی که دانشجوی دوره دکتری بودم در ماهنامه تدبیر با عنوان «نقش سرمایه اجتماعی در توسعه» نوشته بودم (ضميمه ۱). در آن موقع این مقاله بیشتر حالت علمی- ترویجی داشت و عمدتا گردآوری و سازماندهی مطالبی از ادبیات این حوزه تحقیقاتی بود، اما برایم خیلی آموزنده و تاثیر گذار بود. به یاد آوردن این مقاله حاصل گفتگویی با دو دوست گرامی بود که به دلیل لزوم انجام مشورتی تخصصی لطف کرده و مراجعه کرده بودند. در حین صحبت درباره موضوع، گریزی به بحث اصالت و مشکلات جاری کشور در بحران های اقتصادی زدیم و بر بحث اصالت تاکید شد و دشواری هایی که تعهد به اصالت می تواند برای هر فرد متعهدی به سازندگی و تلاش در اين شرايط دشوار داشته باشد. در همین راستا، اهمیت اصالت در حفظ سرمایه های اجتماعی ذهنم را به شدت درگیر کرد و بسیار اندوگین شدم که چه اتفاقی بر سر سرمایه اجتماعی در عرصه های مختلف در حال افتادن است. شواهد متعددی وجود دارد که شايد بتوان این قضاوت را داشت که فضای اعتماد اجتماعی و سازمانی به عنوان شالوده اصلی سرمایه اجتماعی که حاصل تمایل افراد برای اتکا به یکدیگر است به دلایل مختلفی در حال تضعیف است و حتی در آستانه حد بحرانی باشد.
ممکن است اطلاعات دقیق علمی در اینباره وجود نداشته باشد، اما جو موجود در فضای اقتصادی، هجوم خیلی از افراد برای خريد ارز و سكه در جهت حفظ ارزش اقتصادی سرمایه شخصی شان به دليل نگراني درباره آينده و از طرف دیگر تلاش عده ای برای ضربه زدن به شرایط اقتصادی کشور با اهداف سودجويانه از راه هايی غيرقانونی و يا غير متعارف و پیامد های روانی آن بر دیگران از نشانه های این فرضیه قوی است که سرمایه اجتماعی در حال افت است. بدگمانی به فعالان اقتصادی و مدیران در عرصه های مختلف دولتی و خصوصی که البته می تواند بخش عمده ای از آن حاصل تصمیمات اشتباه در سیاستگذاری یا ضعف های نظارتی و مدیریتی و حتی ارتباطی باشد، خود بر افت سرمایه اجتماعی تاثیر گذار است. توجه زیاد به مسایل حاشیه ای برخی مدیران و صاحبان قدرت و عدم تمرکز بر ارزش های محوری برای توسعه کشور، زمینه ساز تقویت این نوع بدگمانی ها و افت سرمایه اجتماعی است. تبیین نشدن مشکلات اصلی و ریشه یابی آنها و نیمه کاره ماندن اقدامات و ایجاد و تقويت ابهامات درباره سرنوشت خیلی از راه حل ها خود بر این مشکلات می افزاید. شاید بتوان گفت که بر اساس همان مقاله چاپ شده در ماهنامه تدبیر، وقتی برای محاسبه ارزش اقتصادی سرمایه اجتماعی بتوان به تاثیر آن بر کاهش تبادلات اقتصادی توجه کرد، شاید به شکل معکوس بتوان گفت که افزایش حباب گونه قیمت دلار و سکه و بحران های اقتصادی و رواج و باور به عرفی شدن فساد و بی قانونی ها نیز تا حدی ناشی از افت سرمایه اجتماعی است. موج جملات و پیام های با بدگمانی زیاد در شبکه های اجتماعی که توسط برخی از کاربران نوشته می شود، جدا از اینکه حتما پیامد برخی مشکلات واقعی نیز می باشد، بر افت فزاینده سرمایه اجتماعی می تواند موثر باشد.
اما نکته کلیدی اینجا است که با هر باور و دیدگاه سیاسی یا اجتماعی و اقتصادی باشیم و نهایتا با هر مدل مدیریتی در سیستم های کلان و خرد اقتصادی به شرايط كنونی نگاه كنيم، آنچه بنیان های جامعه را حفظ خواهد کرد و یا برای حل مشکلات و بحران های جدی یاری خواهد کرد، میزان سرمایه اجتماعی خواهد بود. در چنین شرایطی اگر مقدمه فوق حاوی گزاره های صحیحی باشد، آنگاه باید دید که چگونه می توان در شرایط فعلی موجب توقف کاهش سرمایه اجتماعی و افزایش بدگمانی اجتماعی شد. البته که سیاستگذاری های کلان و هدایت کلان محیط اجتماعی و اقتصادی سهم بزرگی در این موضوع دارد، اما به نظر می رسد که جدا از این ضرورت ها، شرایط به گونه ای است که حفظ سرمایه اجتماعی کنونی و جلوگیری از رسيدن به بحران ها و خسارات غير قابل جبران در این زمینه، بر عهده هر کنشگر اصیل دغدغه مند اجتماعی، اقتصادی و علمی است.
به نظر نگارنده، در شرایط کنونی "بازگشت به اصالت" و اتكا به ارزش های بنیادین و پیوند دهنده انسان ها در تعاملات انسانی و ترویج گسترده و موثر این اصالت ماموریت کلیدی همه کنشگران در عرصه هاي مختلف به خصوص كنشگران اجتماعي و مديران ارشد است (ضميمه ۲). شاید اگر این افت در سرمایه اجتماعی به سطح بحرانی برسد، دیگر فرقی نکند که بخواهیم با چه راه حل هايي مشکلات را حل کنیم، زیرا دیگر در چنین شرایطی شانس موفقیت هر نوع راه حلی حتی بهترین راه حل ها نیز بسیار پایین خواهد آمد. ترویج گفتمان «بازگشت به اصالت» توسط کنشگران عرصه های اجتماعی و اقتصادی به شدت مورد نیاز است تا زمینه ساز طراحی و تقویت سیستم های لازم برای مدیریت موثرتر نظام های اجتماعی و اقتصادی شود. بازگشت به اصالت زمینه ساز تقویت اعتماد عمومی و شکل گیری و تقویت مبانی تعاملات انسانی پایدار است.
اینکه چه عواملی می تواند محرک چنین جریانی برای تقویت این گفتمان شود نیاز به تامل بیشتر و برخورد فعالانه تر کنشگران با این گفتمان دارد. پایداری و تاب آوری در ایفای اصيل نقش ها در نهادهای حکمرانی عمومی و حاکمیت شرکتی، توجه متعهدانه مجامع علمی به اصالت علمی، تلاش و استقامت در حفظ سلامت محیط های کاری و تبادلات اقتصادی چه در سطح رفتارهای فردی و چه در سطح اصلاحات ساختاری و سیستمی و حتی هزینه دادن فردی برای کمک به حفظ و تقویت سرمایه اجتماعی، نیاز به کنشگرانی دارد که در حوزه های فعالیت خود حقیقتا و با شجاعت و آزادگي هدایت و رهبری اصيل کنند؛ کسانی که با قصدورزی و ایستادگی منبع تغییرات سازنده باشند و مانع از تخریب فضای روانشناختی و نهادی اعتماد در محیط اطرف خود شوند. حتی کسانی که به درستی بر اصلاحات سیستم های مدیریتی و اقتصادی تاکید دارند، احتمالا تایید خواهند کرد که بدون سرمایه اجتماعی توجه به این موضوعات شانس کمی برای موفقیت خواهد داشت.
به شخصه به توان و اصالت کنشگران مختلف در عرصه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور برای یاری رساندن به سرمایه اجتماعی در کشور و سازمان ها بسیار امیدوارم، حتی اگربرای آنها دشوار و هزینه ساز باشد. اميدوارم "بازگشت به اصالت" گفتمانی مهم در اين مسير باشد.
مرجع:
علوی، سيد بابك (١٣٩٧). بازگشت به اصالت؛ ضرورتی براي كار و رهبری سازمانی در عصر كنونی (ويرايش دوم). تهران: انتشارات لوح فكر.
دیدگاهها
سلام اقای دکتر.ممنون از به…
سلام اقای دکتر.ممنون از به اشتراک گذاری مطالب مفیدتون. حقیقتا نحوه و بیان نوشته هایتان ستودنی است.
به راستی دو موضوعی که در این متن به آن اشاره کردید، یعنی بازگشت به اصالت و توجه به سرمایه اجتماعی، از مسایل حیاتی امروز ایران است، چرا که به نظر من نبود اصالت در مدیران ارشد ریشه ی اساسی مشکلات مدیریتی ماست.
همینطور این جو بی اعتمادی به شرایط اقتصادی و اجتماعی ، به این مشکلات می افزاید تا آنجا که می تواند هر کشوری را تا مرز نابودی کامل پیش ببرد.
با سلام و ممنون از حسن…
با سلام و ممنون از حسن نظرتان. امیدوارم همگی بتوانیم به سهم خود و در نقش هایی که داریم بر روند این شرایط تاثیر مثبت و مسئولانه ای بگذاریم.
افزودن دیدگاه جدید