توسعه فردی
انگیزه های کنترلی یا مختارانه در توسعه فردی
اصالت؛ شاخصی برای تبیین کیفیت درونی رفتارها
به نام خدا. در این یادداشت تلاش شده است تا با استفاده از مثالی نسبتاْ ساده نوعی از کاربرد نظریه خود تعیینگری در تعریف اصالت معرفی و تبیین شود. شاید این تبیین برای کسب آگاهی از ماهیت اصالت در تعاملات اجتماعی برای همه افراد، و به طور خاص برای رهبران سازمانی مفید باشد. برای شروع، سوال زیر را درباره یک موقعیت خاص از زندگی در نظر بگیرید:
به طور عمومی انگیزه شما برای اینکه به یک دوست نزدیک محبت کنید چیست؟
روشهایی برای تقویت اصالت
به نام خدا. با توجه به مفهوم اصالت و همچنین ابعادی که برای رهبری اصیل در ادبیات این حوزه ذکر شده است و همچنین با توجه به برخی تجارب فردی، به نظرم رسید که طرح چند روش تمرینی پیشنهادی بتواند برای تقویت تدریجی اصالت مفید باشد. موارد زیر نمونههایی از این روشها هستند که ممکن است برای تقویت آگاهی از خود، عمل اصیل، و یادگیری اصیل از محیط مفید باشند:
برخی لذات عمیق در مدیریت
به نام خدا. مدتی است افرادی را ملاقات میکنم که در کسوت مدیر یا سرپرست درامدهاند، اما هنوز در حسرت لذات حاصل از حل مسائل فنی و انجام فعالیتهای کارشناسی و غیر مدیریتی خود هستند. از تعامل با کارشناسان حوزه مدیریت خود لذت نمیبرند. مدیریت را دنیایی خشن در مییابند که هم روح و روان خود، و هم دیگران را با انجام ان در عذاب قرار میدهند. مدیریت حقیقتا کاری سخت است. داشتن احساس مسئولیت در کنار سر و کار داشتن با بسیاری از محدودیتها و نابسامانیها و رفتارهای تخریبی و رقابتی برخی از دیگران.
یادگیری در بحران ها
به نام خدا. در برخی از مراحل زندگی فردی ممکن است شرایطی پیش آید که به ناگهان تعداد زیادی از مشکلات پیش بینی نشده و یا در مدتها انکار شده، با تاثیرات خیلی زیاد، بر ارکان و اجزای مختلف فعالیتهای ما هجوم آورده و ما را در محاصره خود در آورند. هر چند همه تلاشها باید بر این امر باشد که یک فرد با اینگونه بحرانها مواجه نشود، اما متاسفانه واقعیات بیانگر اینست که غفلت از خود و تغییرات محیطی زمینه ساز شکل گیری تدریجی بحرانها است.
رهبری بر خود و معرفت حضوری
به نام خدا. مکالمهای با یکی از دانشجویان بسیار خوبم این انگیزه را در من به وجود آورد تا این یادداشت را بنویسم. سوالی مطرح شد که آیا استراتژیهای رهبری بر خود حالتی ابزاری ندارند و به راستی تا چه حد قادر هستند تا انگیزههایی قوی و واقعی در یک فرد به وجود آورند. با مروری بر گروه بندی استراتژیهای رهبری بر خود موجود در تحقیقات کلاسیک این حوزه (ضمیمه ۱) به راحتی میتوان دریافت که در سه گروه استراتژیهای پیشنهاد شده (رفتاری، الگوهای سازنده فکری، و مدیریت الگوی باورها) سطوح عمق مفهومی متفاوتی وجود دارد.
ذهن آگاهی (mindfulness) چیست؟ آیا کاربردی برای مدیران دارد؟
به نام خدا. یکی از موضوعاتی که این روزها در حوزههای مختلف روانشناسی طرفداران زیادی یافته است «ذهن آگاهی» است. گر چه شاید بتوان معادلهای فارسی دیگر و شاید بهتری برای mindfulness یافت، اما شاید ذهن آگاهی ترجمه مناسبی برای آن باشد.