آخرین نوشته ها
راههای استفاده از لینکدین در فرایند کارمندیابی
به نام خدا. بسیاری از افراد در هنگام عضویت و استفاده از شبکه اجتماعی لینکدین (LinkedIn) عمدتاً به جنبه عرضه عمومی رزومه خود و ایجاد امکان برای معرفی خود در شبکههای حرفهای فکر میکنند، که البته این کار میتواند با انگیزههای حرفهای و شغلی متفاوتی باشد. اما اگر از منظر یک شرکت به نحوه استفاده از لینکدین برای فرایند کارمندیابی (Recruitment) فکر کنیم، بر اساس مروری که بر روی برخی مستندات و مشاهده تجارب شرکتهای مختلف داخلی و بین المللی داشتهام، موارد زیر قابل بررسی و استفاده است:
تربیت مدیر یا رهبر در دورههای آموزشی
امشب در لینکدین مطلبی از یک دوست خارجی خود در زمان تحصیل دکتری میخواندم، که در آن ذکر کرده بود که در حال اجرای دوره آموزشی رهبری سازمانی کوتاه مدتی برای عدهای است، و لذت آن را در این عنوان کرده بود که «مشتاق دیدن تأثیرات آنها در تغییر دنیای پیرامونی پس از آن دوره آموزشی است!». این موضوع مرا به یاد یادداشت قبلی درباره فاصله بین دانستن و گفتن با عمل انداخت. به نظرم میرسد که میتوان این موضوع را از منظر تحلیل اهداف و روشهای دورههای آموزشی ویژه مدیران سازمانها هم بررسی نمود.
فاصله بین دانستن و گفتن با عمل
به نام خدا. مدتها است که تبیین فاصله بین آنچه «میدانیم» با آنچه واقعا «انجام» میدهیم از جمله موضوعات کلیدی برخی حوزههای علوم انسانی بوده است. در حوزه دانش و هنر مدیریت، افراد مختلفی بر اهمیت کم کردن این فاصله در مدیران و سازمانها تأکید کردهاند، و این مفهوم را در سطوح مختلف فردی و سازمانی مورد بررسی قرار دادهاند. در روانشناسی نیز موضوع فاصله بین دانش و نگرش با بروز رفتار از موضوعات مبنایی شناخت ریشههای بروز رفتار انسانی بوده است.
استراتژی بهبود عملکرد مبتنی بر مربیگری
به نام خدا. در دو یادداشت قبلی درباره مربیگری در سازمان، ابتدا مفهوم مربیگری (۱) و سپس برخی موانع مربیگری (۲)، در سازمانها مطرح شدند. از آنجا که مربیگری امروزه بیشتر در قالب غیر مستقیم آن مطرح میشود (مبتنی بر یادگیری اکتشافی فرد با هدایت غیر مستقیم مربی)، به نظر میرسد که موانع متعددی میتواند در مسیر چنین نوعي از یادگیری وجود داشته باشد. در یادداشت موانع مربیگری، برخی از این موارد از دو منظر «موانع مرتبط با مدیران» و «موانع مرتبط با کارکنان» مطرح شد.
قابلیتهای هیئت مدیره شرکتی دو سو توان
به نام خدا. نتایج نظرسنجی شرکت هی گروپ (HayGroup) درباره برترین شرکتهای دنیا از لحاظ رهبری سازمانی منتشر شد (مالوی و لاش، ۲۰۱۳). یکی از کلیدیترین نتایج این بررسی میدانی این بود که این شرکتها دارای ویژگی مشترک و مهمی هستند که در ادبیات نظریههای سازمان و رهبری با عنوان «دو سو توان» (Ambidextrous organizations) شناخته میشود (دونکن، ۱۹۷۶؛ گیبسون و بیرکینشا، ۲۰۰۴).
برند کارفرما؛ عوامل شکل دهنده و پیامدها
به نام خدا. برند کارفرما (employer brand) از مفاهیمی است که حدود دو دهه در ادبیات بازاریابی و مدیریت منابع انسانی مطرح بوده است (امبلر و بارو، ۱۹۹۶). گر چه تعاریف گوناگونی از این مفهوم ارائه شده است، اما شاید بتوان در مجموع آن را تصویری شکل گرفته از ویژگیهای یک سازمان (در نقش کارفرما) در ذهن کارکنان داخلی و متقاضیان کار در بازار کار درباره آن سازمان دانست. برند مثبت یک سازمان نشان دهنده ویژگیهایی است که آن سازمان را در ذهن کارکنان و متقاضیان کار دارای ویژگیهایی می سازد که آن را به عنوان محیطی مناسب برای کار کردن تعیین می کند.
موانع مربیگری از دیدگاه مدیران میانی و ارشد برخی شرکتهای ایرانی
به نام خدا. قبلا در یادداشت دیگری (با عنوان مربیگری در مدیریت عملکرد؛ رویکردها و مهارتها) درباره موضوع مربیگری در فرایند مدیریت عملکرد نوشتهام. مربیگری مانند هر الگوی رفتاری دیگری با موانعی روبرو است. تقویت مربیگری در سازمانها نیاز به شناسایی این موانع و برنامه ریزی برای حل مسایل مرتبط دارد. از اینرو تصمیم گرفتم موانعی که در دورههای آموزشی مدیریت عملکرد و مربیگری توسط شرکت کنندگان مطرح میشود را یادداشت و درباره آنها بیشتر بررسی کنم.
بهترین سازمانها برای کار؛ رویا یا واقعیت
به نام خدا. موسساتی عمومی و خصوصی وجود دارند که با معرفی شاخصهایی از محیط کار و روابط سازمان با کارکنان خود، به طور ادواری در پی رتبه بندی سازمانها و شرکتها از منظر «بهترین محیط کار (Best place to work)» هستند. در برخی از این نظرسنجیها، شناسایی سازمانهای برتر با رای گیری از کارکنان سازمانها از طریق سایتهای اینترنتی (معمولا مرتبط با شرکتهای فعال در حوزه شناسایی و استخدام) درباره شرکتهای کارفرمای آنها انجام میشود. به علاوه، در کنار درخواست امتیازدهی به شاخصهای کاری مختلف، مخاطبان نقاط قوت و ضعف شرکتهای خود را نیز مطرح میکنند.
یادگیری در بحران ها
به نام خدا. در برخی از مراحل زندگی فردی ممکن است شرایطی پیش آید که به ناگهان تعداد زیادی از مشکلات پیش بینی نشده و یا در مدتها انکار شده، با تاثیرات خیلی زیاد، بر ارکان و اجزای مختلف فعالیتهای ما هجوم آورده و ما را در محاصره خود در آورند. هر چند همه تلاشها باید بر این امر باشد که یک فرد با اینگونه بحرانها مواجه نشود، اما متاسفانه واقعیات بیانگر اینست که غفلت از خود و تغییرات محیطی زمینه ساز شکل گیری تدریجی بحرانها است.