ضرورت واقع بینی در ارزیابی توان خود برای انتخابگری
به نام خدا. این روزها شاهد هستیم که گفتمان توجه به انتخابگری آگاهانه در زندگی، چه در جنبه های شخصی و چه حرفه ای در حال گسترش است و البته این شرایط بسیار ارزشمند است. مباحثی نظیر اصالت و رهبری اصیل، تئوری انتخاب و مباحث رهبری آگاهانه همگی در این موضوع مشترک هستند که عاملیت و انتخابگری آگاهانه و مختارانه نقش مهمی در شکل گیری مفهومی اصیل از زندگی، شادابی حقیقی و انگیزه های عمیق ما برای جستجوگری و ساختن آینده دارند. اما به نظر می رسد که در گفتمان شکل گرفته نکته خیلی مهمی کمتر مورد تاکید است. این نکته اینست که «انسان برای انتخابگری آگاهانه ظرفیت روانی محدودی دارد و البته این ظرفیت دارای پتانسیل برای رشد و قوت یافتن است» (استوارت و همکاران،۲۰۱۹). در این یادداشت بر اهمیت این موضوع و نقش حمایت های فکری و عاطفی منتور در این مسیر و همچنین تاثیر شفقت ورزی با خود تاکید شده است.